نشستن ایلیای من به تنهایی
ایلیای گلم دقیقا 6 ماه و 3 روزت بود که تونستی بدون کمک بشینی.فدای نشستنت عزیز مامان.بعد از چند دقیقه که می نشستی خسته می شدی و از یک طرف سقوط می کردی و بعد می خندیدی دوباره می خواستی بشینی.مادر خیلی باهات بازی کرد.تو هم بلند بلند می خندیدی.قربون خنده هات ایلیای من. بعد از اینکه یه عالمه بازی کردی همونجا آروم خوابت برد.مامان فدات بشه.ان شاالله همیشه شاد و خندون باشی .قربون پسرم برم که دیگه می تونه تنهایی بشینه. فدای این خنده ناز پسر گلم.مامانی نکنه داری خواب نشتن و بازی کردنتو می بینی که توی خواب می خندی؟عزیزمی همه وجودمی.همیشه همیشه لبات پر خنده باشه و لحظه هات پر از آرامش. پروردگارا حافظش باش و به هستی اش عطا کن...
نویسنده :
مامان ایلیا
16:23