ایلیای من و مجله شهرزاد
ایلیای من این مدت بدجور درگیر کارای تولدت بودم و نتونستم وبلاگتو اپ کن.مامان را ببخش عزیز دلم.
5 بهمن ماه بود .اون روز وقتی از سر کار بر می گشتم مجله شهرزاد را خریدم و ناباورانه شروع به ورق زدن کردم که یه باره عکس تو کوچولوی قشنگمو تو قسمت جشنواره عکسخند شهرزاد دیدم.بی نهایت خوشحال شدم برگشتم و یه مجله دیگه خریدم.وقتی خونه رسیدم تو عزیز دلم خواب بودی.اروم بوسیدمت و شروع به خواندن شهرزاد کردم.که دوباره سوپرایز شدم خیلی خوشحال شدم می دونی مامان توی قسمت بچه های الکترونیک وبلاگت معرفی شده بود.شهرزاد اولین کادوی تولدتو به من و تو پسر گلم داد.اخه دهم این ماه تولد یک سالگی پسرک عزیز مامان.به بابایی زنگ زدم و بهش گفتم.بابایی هم بی نهایت خوشحال شد.اون روز خاله وبابایی وقتی اومدند خونه یک گل رز قشنگ به مناسبت چاپ عکس تو کوچولوی مامان گرفته بودندمرسی بابایی مهربون و خاله عزیز.