عزیز مامان هفت ماهگیت مبارک
ایلیای من هفت ماهه که پیشم اومدی هفت ماهه که با هم دیگه خندیدیم گریه کردیم لحظه هارا با هم دیگه نفس کشیدیم .اومدی و با اومدنت روزای قشنگی را به زندگیم هدیه کردی اومدی و شدی همه چیز مامان اومدی و شدی قشنگی تموم لحظه های مامان.اومدی و وجود دوست داشتنیت مرهمی شد برای غصه دلهای ما.اومدی و با خنده هات برق شادی را مهمون نگاه هامون کردی.پسر گلم توی نگاهت آبی آسمون جاریه پاک ساده و بی آلایش اون دستای کوچیکت گرمی و مهربونی آفتاب آسمون را داره و عطر تنت بوی بهشت می ده عزیز مامان.اومدی و با اومدنت مامان دوباره طعم عشق را چشید اومدی و لحظه هام پر شدن از تو از عطر قداست نفس هات و من لایق نفس کشیدن هوایی شدم که نبض نفسهات در اون جاریه اومدی و نام مادر را به وجود من بخشیدی که ای کاش لایق این نام پر تقدس باشم اومدی من دوباره عاشق شدم دلتنگت می شم ایلیای من اون زمان که خواب مهمون چشماته و تمام وجودم از گریه هات به درد می یاد و خنده هات اشتیاق بودن را بهمون ارزونی می کنه.
ایلیای من
به هستی ام قسم که هستی ام توی
آرام مهربان من هستی ببخش به من,به هستی ام
تو ناجی نگاه من از تمام غصه ها
آغوش من بی تاب آغوش امن توست
هستی ام آرامشم آسایشم دلگرمیم
دیوانه وار عاشقم تو را...
بار الهی بر وجودم منت نهادی و فرشته کوچکت را به من بخشیدی.تو را سپاس هزاران هزار بار سپاس...و من هنوز محتاج بخشش بی پایان توام به وجودم ببخش لیاقت بودن در کنار فرشته ات را و خو دنگهداروجود پاکش باش که من بی لطف بی انتهایت هیچم.آمین