یک سالگیت مبارک ایلیای من
ایلیای من یک سالگیت مبارک.همیشه با خودم می گفتم وقتی یک ساله بشی قشنگ تری شعر را واست می گم و قشنگ ترین مطلب را واست می نویسم.وامروز پسرک مامان یک ساله شد و من هر چه فکر می کنم نمی تونم چیزی بنویسم.باورت می شه مامان؟روزای با تو بودن مثل یه فیلم قشنگ پیش چشمام نقش بسته و با تموم وجودم حس شیرین با تو بودن را احساس می کنم.چه زود یک سال گذشت.
...وهنوز باورش سخت است پسرک یک ساله می شود و من به این می اندیشم که یک سال عاشقیت چه طعمی داشت.یک سال عشق و شور,شادی و خنده,دلهره ها و دلواپسی ها,دلشوره ها و گریه ها را به تماشا نشستیم و حال که به اینجا رسیده ام سراسر وجودم مالامال از عشق است.من عجیب عاشقم تو را ایلیای من.
ان زمان که شیرین و کودکانه صدایم می کنی می رسم به نهایت عشق و انوقت که دستان کوچکت را به پاهایم می گیری و روی پاهای کوچکت تکیه می کنی گرمی دستانت دیوانه ام می کند.این پسرک من است .ایلیای من.او بزرگ شده است و من چقدر خوشبختم که تکیه گاه دستان کوچک و پر تقدسش هستم.
در حضور تو به شروعی دوباره رسیده ام.تمام هستی ام فدای تو عاشقانه می پرستمت.یک سالگیت مبارک عزیزکم.