سومین دندان ایلیای من
90/11/1 بودکه سومین دندون خوشگل و کوچولوی عزیزدلم در امد. مامان به قربون اون دندونهای کوچولوو نازت بره عزیز دلم.پسر کوچولوی مامان این روزها بی نهایت شیطون و بازیگوش شده و چند وقتی هست که شب ها دیر وقت می خوابه و مدام در حال بازیگوشی و کنجکاوی و شیطنته.عزیز دلم مامان فدای این شیطنتهای شیرینت بشه.
چند روز پیش با همدیگه رفتیم حمام و بعد از خشک کردن و لباس پوشیدن تو برای یه لحظه رفتم داخل حمام که اب وانتو خالی کنم که توی یک لحظه نمی دونم چه شکلی با سرعت نور خودتو به حمام رسوندی و چهار دست و پا و در حالی که ابو ابو می گفتی اومدی وسط حمام.فکر کن به قیافه اون لحظه مامان و به نگاه پر از شیطنتت .مامان به قربون اون چشمای نازتو و صدای قشنگت بره.سرما نخوری عزیز دلم. و اون روز پروسه لباس پوشیدن ایلیا من بعد از حمام دوبار تکرار شد.
پیش به سوی اویز تخت!!!!
از اویز کندن خسته شدم.یکم استراحت....
و در نهایت این هم ایلیای سه دندونی مامان و البه خسته و خواب الود.ولی گفته باشم با اینکه خوابم می یاد من نمی خوابما!!!!