نمایشگاه ...
منتظر بابایی بودیم که از سر کار برگرده و با همدیگه بریم نمایشگاه اسباب بازی و بازیهای فکری کودکان.شما هم که حسابی از خجالت عروسکت در اومدی و یه حال اساسی از سر و صورت و البته چشمای عروسکت گرفتی.... و البته بعدش به این نتیجه رسیدی که با همدیگه دوست باشید خیلی بهتره.... اینم ایلیای گلم و نمایشگاه...روز خیلی خوبی بود بی نهایت خوش گذشت. عزیز دل مامان اینقدر داخل این غرفه شیطتنت کردی و نظم صندلی ها را بهم ریختی و سر یه تاس با یک دختر کوچولوی ٤ ساله دعوا کردی که مسئول غرفه به داد اون تاس بینوا رسید و بهمون یاد اوری کرد که این غرفه مخصوص بچه های سه سال به بالا هست نه پسر کوچولوی ...
نویسنده :
مامان ایلیا
2:24