بابایی ورزشکار
امروز (۲۹ دی)چهارشنبه است.بابا یی چهارشنبه ها شب بعد از مطب با دوستاش میره سالن والیبال.امروز مامان کمرش بدجوری درد می کردوحالش خوب نبود و تقریبا همه روز را خوابیده بود و فقط حواسش به تکونای تو ـ عزیز دل مامان ـ بود.میدونی بابا یی خیلی مهربونه.امروز ظهربعد از کلینیک و اون همه مریض دیدن و خستگی به جای اینکه بره لب تابشو بگیره رفته بوددانشگاه دنبال کار مامان واسه گرفتن امتیاز تمدید پروانه مامان.بعدشم وقتی اومد خونه کلی مامانی را خندوند و کمر مامانو ماساز داد تا من و تو خوابمون برد.شب قبل از رفتن به سالن هم زنگ زد احوال تو ـوروجک کوچولومونوـ پرسید.الانم با دوستاش پایین دارن بازی میکنن.مامان الان حالش بهتره.راستی شیطون کوچو...
نویسنده :
مامان ایلیا
3:48