ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

عزیز دل مامان بابا

و باز هم شیطنت.....

1391/5/7 3:39
نویسنده : مامان ایلیا
544 بازدید
اشتراک گذاری

 

ظهربود از سر کار برگشته بودم و با سرعت نور در حال اماده کردن ناهار بودم.پسرک داخل اتاق در حال بازی بود و صدای پیا م های تلفن با صدای تلویزیون در هم شده بود.پسرک عادت داشت که به پیام های تلفن  و البته بیشتر صدای بابایی گوش کنه .بعد از چند دقیقه به سمت اتاق رفتم تا سری بزنم به ایلیای کوچک...که ناباورانه بر فراز میز کامپیوتر پیدایش کردم.اینکه چطور از صندلی چرخ دار که مدام در حال حرکت هست بالا رفتی و به دنبالش از میز...هنوز که هنوز است نمی دانم فقط خوب می دانم که باید شکر بگویم خدای مهربان را یکبار نه که هزار بارو بخواهم باتمام وجودم از او که خود حافظت باشد....آمین.

مامان به قربان خنده های شیرینت...همیشه همیشه خنده مهمان نگاهت باشد عزیز من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

سمانه(مامان محمدرهام)
7 مرداد 91 18:12
کیفففففففففففففففففف کردم از کارت .فقط عزیزم مواظب خودت باش .بووووووووووس ماشالله خیلی بزرگ شده ودل من براش تنگه.
سایه
13 مرداد 91 3:09
قربونش برم الهی...فرنوش من جای تو بودم همونجا قورتش میدادم چجوری تونستی خودتو کنترل کنی؟؟؟
زهره مامان آریان
30 مرداد 91 2:18
من دقیقا همین خاطره رو از آریان دارم. خدا خودش حفظشون کنه
مامان بهار
8 شهریور 91 23:32
ای جان قربون خنده هات که یه دنیا می ارزه.
نازنین فاطمه
18 مهر 91 12:25
سلام الیا عزیزم امیدوارم خدا همیشه حافظت باشد